من دارم کتاب میخونم
به نام مهربان ترین ها یکی بود یکی نیود زیر گنبد کبود هیچکس نبود امروز میخوام یکی از کتاب داستان هایی که محمد معین دوست داره رو واستون بنویسم امیدوارم که خوشتون بیاد بچه ها کی از گرگ بد گنده میترسه؟ محمد کوچولویی من نمیترسه شجاعه اینم داستان آقا گرگ تنها گرگ بد گنده تنهایی تنها بود.او هیچ دوستی نداشت.با خودش فکر کرد:چرا من هیچ دوستی ندارم؟ الان بقیشو میگم شاید چون هیکلم بزرگ ترسناکه !یا شاید هم گرگ بدی هستم. گرگ بد گنده با خودش گفت: باشد .از این به بعد دیگه کار بدی نمیکنم .دلم میخواد گرگ خوبی باشم اینطوری حتما دوست پیدا میکنم خانم غازه وجوجه...
نویسنده :
مامانی
1:29
شهر بازی
ما دلمون شهر بازی میخواد از اون مدلاییش که از ته دل جیغ میزنی ...دلمون استخر توپ میخواد مامانی ماشین تصادفی چه حالی داره تو کودکی پسملا خوش گذشت اله مامانی خیلی کیف داله وای چقد دارره خوش میگذره پسملابوس  ...
نویسنده :
مامانی
18:52
بابای خوبم روزت مبارک
ای تیکه گاه محکم من ای پدر جان ای ابر بارنده ی مهر و لطف احسان ای نام زیبایت همیشه اعتبارم خدمت به تو در همه حال هست افتخارم روزت مبارک بابایی ...
نویسنده :
مامانی
15:08